هانس شارون
Hans Scharoun
هانس شارون
هانس شارون در تاریخ بیستم سپتامبر ۱۸۹۳ در برمن به دنیا آمد. وی در بندر برمن واقع در شمال آلمان بزرگ شد. وی در دانشگاه hochschule technische برلین بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۲ به تحصیل رشته معماری پرداخت. در زمان جنگ جهانی اول او به عنوان یک معمار آزاد در insterburg واقع در شرق پروس تا سال ۱۹۲۵ مشغول به کار بود. سپس به تدریس در دانشگاه breslau (شهر وراستلاف در جنوب غربی لهستان) پرداخت و سرانجام در سال ۱۹۳۲ به عنوان یک معمار آزاد( (freelance architectبه برلین بازگشت. هانس شارون در برلین در حوزه توسعه شهری در دانشگاه technische بین سالهای ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۸ فعالیت داشت. در طول مدتی که او برنامه ریزی های توسعه شهری را در این دانشگاه به عهده داشت، به این نتیجه رسید که انستیتو وی باید هم آموزش و هم تحقیقات را در برنامه کار خود قرار دهد و به دانشجویان اجازه دهد در برنامه های تحقیقاتی شرکت کنند. در سال ۱۹۲۰ هانس شارون کم کم شروع به کشف سبک معماری خود کرد و تحت تاثیر معماری haring به مکتب معماری ارگانیک روی آورد. کولتورفوروم نمونه بارزی از سبک معماری اوست.
تالار فیلارمونیک برلین
شهرت هانس شارون معمارِ آلمانیتبار به طرح او برای تالار فیلارمونیک برلین بازمیگردد. ترجمان زیباییشناسانه، ارگانیک و فوتوریستی شارون از کنسرت در سال ۱۹۶۳ به پایان رسید و جایگزین تالار پیشین شهر شد که در خلال جنگ جهانی دوم از بین رفت. طرح شارون در هر دو جنبهی مفهومی و کالبدی به وضوح بر اصل قراردادن موسیقی متمرکز شده است. شارون بهعنوان یک معمار از طرفداران اصلی معماری ارگانیک بود که در آثار مدرن خود کوشید تا میان طبیعت و معماری نوعی از تعادل و هارمونی را بیافریند. در فیلارمونیک برلین، فرم بنا موازنهای با موسیقی جاری درون ساختمان شکل میدهد. نقشهی تالار فیلارمونیک برلین با دو تالار موسیقی به شدت واضح و ساده است: یک تلار اصلی با گنجایشی در حدود ۲۵۰۰ نفر و تالار کوچکتری با ظرفیت ۱۲۰۰ نفر. با این حال دلیل اصلی جذابیت این بنا نه سادگی بلکه برخورد فضایی شارون با طرح بوده که منجر به خلق پویایی شده است. در تالار اصلی سِن در مرکز فضا و مکانهای نشستن در اطراف آن و در قالب تراسهایی موازی قرار گرفته است. الگوی خوشه ای چیدمان در تالارهای موسیقی نخستین بار در این بنا بهکار گرفته شد و بعدهها در تالارهای موسیقی مهمی چون خانهی اپرای سیدنی، تالار موسیقی والت دیزنی و تالار فیلارمونیک پاریس مورد استفاده قرار گرفت. در مقطع طرح، تالار مانند یک تُنگ مقعر است که در آن موسیقی در جهات مختلف طنین میافکند و طرج سقف نیز در آن بیاثر نیست. با اینکه این بنا در نقشه ساده است، اما از نظر فرمی پیچیدگیهایی دارد، چراکه فضاهای داخلی آن در فرم بیرونی ساختمان انعکاس یافتهاند. ساختار زاویهدار و منحنی اثر با احترام به وضعیت فضایی داخلی اثر یک زیباییشناسی بازیگوش و در عین حال فراگیر میآفریند. جدارهی پویای بنا در تکریم تیرگارتن یک رابطهی زیباییشناختی با آن شکل داده است. نماهای زاویهدار و منحنی با زیباییشناسیِ "نرم" منظرِ جنگلمانندِ تیرگارتن تطبیق یافتهاند. بافت فلزی و زرد رنگِ جدارهها نیز توازنی زمینی میان منظر، رنگ و فرم برقرار کرده است. تالار فیلارمونیک برلین در بخش جنوبی تیرگارتن و غرب دیوار سابق برلین واقع شده است. ساخت این بنا از ۱۹۶۱ آغاز شد و در ۱۵ اکتبر ۱۹۶۳ با اجرای سمفونی شمارهی ۹ بتهوون بهرهبرداری گردید. شاید تالار فیلارمونیک برلین شناختهشدهترین اثر هانس شارون باشد، اما در اصل شاهدی است بر اهداف معماری ارگانیک که موازنهای میان کانسپت، نقشه، بستر موسیقایی، تیرگارتن و معماری برقرار میکند.